جدول جو
جدول جو

معنی علی افطس - جستجوی لغت در جدول جو

علی افطس
(عَ یِ اَ طَ)
ابن حسن ذهلی افطس، مکنّی به ابوالحسن. وی محدث و حافظ و از مردم نیشابور بود و وفات او بعد از سال 251 هجری قمری بوده است. او راست: المسند. (از معجم المؤلفین بنقل از تذکرهالحفاظ ذهبی ج 2 ص 100)
ابن علی بن حسین بن علی علیهم السلام. وی یکی از فرزندان امام زین العابدین (ع) است که به گفتۀ صاحب تاریخ گزیده به ’افطس’ ملقّب بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 68)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ سَ)
ابن عبدالله سفطی مصری مالکی. مشهور به وراق و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی وراق شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قِ)
ابن یوسف بن ابراهیم بن عبدالواحد بن موسی بن احمد بن محمد بن اسحاق شیبانی قفطی مشهور به قاضی اکرم و مکنی به ابوالحسن و ملقب به جمال الدین. وی ادیب و نویسنده وشاعر و نحوی و لغوی و فقیه بود. در سال 568 هجری قمریدر شهر قفط از توابع صعید الایمن که جزء استان قنا در مصر است متولد شد و در قاهره پرورش یافت آنگاه به حلب رفت و در آنجا عهده دار وزارت شد و در رمضان سال 646 هجری قمری در این شهر درگذشت. او راست: 1- اخبارالعلماء باخبار الحکماء، مشهور به تاریخ الحکماء. 2- الاصلاح لما وقع من الخلل فی کتاب الصحاح للجوهری. 3- الدر الثمین فی اسماء المصنفین. 4- الکلام علی الجامع الصحیح للبخاری. (از معجم المؤلفین از سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 277 و الوافی صفدی ج 12 ص 232 و معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 175 و تاریخ مختصر الدول ابن عبری و بغیهالوعاه سیوطی ص 358 و شذرات الذهب ابن عماد ج 5). و نیز رجوع به ابن القفطی (جمال الدین ابوالحسن علی...) و مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 304 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ سَ)
علی میانی. علی وسط. در مقابل علی اکبر و علی اصغر. این ترکیب در تداول فارسی به سکون یاء تلفظ می شود. و بصورت یک کلمه برای نام کسان بکار می رود
لغت نامه دهخدا